.

.

امدم. هنگام برگشتن توی ماشین حالم بد شد.استفراغ کردم . و سفرم دلپذیر شد.  جمعه باید برگردم.  

از رسم و رسومات نظامی خوشم نمی اید.  مثلا از اینکه انگشت بزرگ باید روی ان برامدگی در پازلفت باشد. یا انواع اشکال احترام گذاشتن و اسلحه به دست گرفتن و امثال ان... همه اینها پوچ است مزخرف. و چه قدر با مفهومات بازی می شود.  مثلا به جای حاضر میگوییم الله

و... 

حالا خوبی هایی هم دارد.  احساس می کنم پخته تر شده ام و مهربان تر و مردتر.  


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد