در مکان های عمومی که حضور پیدا می کنم ، اغلب اوقات احساس میکنم آدم های اطرافم به صورت پر از جوشم نگاه می کنند .صورتی سرخ از فرط جوش و پر از چال و چوله با ریش های ناموزون .
عشق "سرخ و سیاه" استاندال را نمی توانم پاک و متعالی حساب کنم . همین طور عشق "تربیت احساسات" فلوبر . برایم کثیف اند و سطحی .
عشق متعالی و پاک یعنی عشق راسکولنیکف و سونیا .
موومان سوم سمفونی سوم برامس ، بسیار پرشکوه و عمیق و روان است . از آن هایی است که برای هر کس که پخش کنی ، خوشش می آید .