روبهی میدوید از غم جان
روبه دیگرش بدید چنان
گفت خیر است بازگوی خبر
گفت خر گیر می کند سلطان
گفت تو خر نه ای, چه میترسی؟
گفت : آری ولیک آدمیان
می ندانند و فرق می نکنند
خر و روباهشان بود یکسان
زآن همی ترسم ای برادر من
که چو خر برنهندمان پالان
خر ز روباه می بنشناسند
اینت کون خران و بی خبران!
"انوری"
همان منبع
بنگر اندر علف سرای جهان
خلقی از آز صید دام جهان
پای این بسته دست سیر نجوم
دل آن برده ننگ و نام جهان
تیز در ریش سعد و نحس سپهر
کیر در کون خاص و عام جهان
"انوری"
مرحوم حمیدی به جای کیر و کون نقطه چین گذاشته است و در باره مصرع یکی مانده به آخری در پاورقی نوشته است : تصحیح احتمالی اصل : سعد و نحس جهان .