.

.

طوبی!
ظهر تابستان است، ساعت ۱۲ و ۳۷ دقیقه. هنوز احتمال اینکه تمام شده باشی را به ذهنم راه نمی‌دهم. می‌گویم فعلا نیستی. به چند تا از وبلاگهایی که می‌دانستم مطالبشان را می‌خوانی و بعضا برایشان نظر می‌نویسی پیام دادم. دوتایشان خبری از تو نداشتند و دو تای دیگر هم هنوز پیامم را جواب نداده‌اند. 
چندان اندوهگین نیستم؛ چرا که هنوز نپذیرفته‌ام که شاید تمام شده باشی. 
فقط در اضطرابم، و در بهت.
دوباره بنویس. جز این وبلاگ هیچ‌ ارتباطی بین من و تو نیست.
بنویس دوباره. هنوز امیدوارم.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد