دیروز صبح، در جاده بیرون شهر، موتورسواری خلاف جهت میآمد. نزدیک شد، عمدا راهم را کج نکردم، دیدم که با حالتی خجل و فروتن دستش را تکان داد که یعنی بروم آنطرفتر. یحتمل از کارگران باغهای همان نواحی بود.
چه جسارت بیهودهای بود. تقریبا تا پایان روز، کمی از این بابت ناراحت بودم.
شنبه 28 مرداد 1402 ساعت 23:02