به عمر رفته فکر کردن و احساس بیهودگی کردن و مرور عزمها و تلاشها و آغازها، و دیدن تباه شدن همه اینها، و دیدن بیهودگیِ عمر سپری شده، روزگار رفته؛ و ترسیدن و مغموم شدن از اینکه سالهای پیش رو هم همینطور خواهد بود: بیهوده، تباه، پر از عزم ها و تلاشهای ناقص، ناکامیِ محض.